قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
خط پدافندی خرمشهر 65
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
در بهارسال 1365 پدافند خط خرمشهر بار دیگر به گردان کمیل محول میشود و به مدت سه ماه در این خط به دفاع می پردازد. گردان کمیل در سال 1363 نیز در این خط پدافند کرده بود. آقای اصغر ماهوتی در این زمینه میگوید: (1-MAHOOTI-7) بعد از عملیات والفجر 8 که میتوان گفت تمام کادر اصلی گردان به شهادت رسیدند، ما نیازمند بازسازی و آمادگی سریع بودیم. بهترین راه، حضور در یک خط پدافندی بود. چون در خط پدافندی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
در بهارسال 1365 پدافند خط خرمشهر بار دیگر به گردان کمیل محول میشود و به مدت سه ماه در این خط به دفاع می پردازد. گردان کمیل در سال 1363 نیز در این خط پدافند کرده بود. آقای اصغر ماهوتی در این زمینه میگوید: (1-MAHOOTI-7) بعد از عملیات والفجر 8 که میتوان گفت تمام کادر اصلی گردان به شهادت رسیدند، ما نیازمند بازسازی و آمادگی سریع بودیم. بهترین راه، حضور در یک خط پدافندی بود. چون در خط پدافندی...
گفتن نگوئید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در آستانه عملیات والفجر 8 به برادران گردان گفته بودند که اگر کسی از شما در مورد مقر گردان، تعداد نیروها و... سئوال کرد به او جواب ندهید. بدانید که این موارد محرمانه هستند و ممکن است سوال کننده خودی نباشد و اطلاعات نیروها به دست دشمن بیفتد. یک روز فردی از شهید محسن پرهوده سئوال میکند. برادر شما چند نفر هستید؟ در جواب میگوید: به اندازه کافی هستیم، مجددا" سئوال کرده بود از کدام گردان هستید؟ ایشان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در آستانه عملیات والفجر 8 به برادران گردان گفته بودند که اگر کسی از شما در مورد مقر گردان، تعداد نیروها و... سئوال کرد به او جواب ندهید. بدانید که این موارد محرمانه هستند و ممکن است سوال کننده خودی نباشد و اطلاعات نیروها به دست دشمن بیفتد. یک روز فردی از شهید محسن پرهوده سئوال میکند. برادر شما چند نفر هستید؟ در جواب میگوید: به اندازه کافی هستیم، مجددا" سئوال کرده بود از کدام گردان هستید؟ ایشان...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
خط پدافندی فاو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
پس از عملیات والفجر 8 که در بهمن ماه سال 1364 انجام شد،1 خط پدافندی و دفاعی نیروهای خودی در فاصله 11 کیلو متری شهر فاو تثبیت گردید. این خط پدافندی از سمت چپ، یعنی جنوب از خورعبداله شروع و جاده فاو – امالقصر را قطع و از شمال بخشی از دریاچه نمک را شامل و جاده فاو - بصره و فاو البحار را قطع ودر نهایت از شمال شرقی به اروند میرسید. پدافند بخشی از این خط دفاعی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
پس از عملیات والفجر 8 که در بهمن ماه سال 1364 انجام شد،1 خط پدافندی و دفاعی نیروهای خودی در فاصله 11 کیلو متری شهر فاو تثبیت گردید. این خط پدافندی از سمت چپ، یعنی جنوب از خورعبداله شروع و جاده فاو – امالقصر را قطع و از شمال بخشی از دریاچه نمک را شامل و جاده فاو - بصره و فاو البحار را قطع ودر نهایت از شمال شرقی به اروند میرسید. پدافند بخشی از این خط دفاعی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اسماعیل دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
زندگینامه جانباز و آزاده چراغعلی مرادی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
چراغعلی مرادی نگهداری فرزند خدامراد، سال 1345 در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام کوشکک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدائی بعلت نبودن مدرسه راهنمائی در روستا و مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و به کمک پدرش در امر کشاورزی پرداخت. در خرداد ماه سال 1363 برای اولین بار به جبهه اعزام گردید. به مدت سه...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
چراغعلی مرادی نگهداری فرزند خدامراد، سال 1345 در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام کوشکک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدائی بعلت نبودن مدرسه راهنمائی در روستا و مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و به کمک پدرش در امر کشاورزی پرداخت. در خرداد ماه سال 1363 برای اولین بار به جبهه اعزام گردید. به مدت سه...
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...